هیس

هیس


قهوه ات را بخور


آرامش این شعر را بهم نزن


از سطر بعد به خانه بر می گردم


سپس


آرزوهایم را در صف اتوبوس جا می گذارم


فردا


روز جهانی خوشبختی است


زنگ بزن


و جوری که صدایت را نشناسم


خداحافظی کن ...


نظرات 2 + ارسال نظر
بریدا یکشنبه 12 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 09:52 ب.ظ

مرا برای روز خداحافظی نیافریده اند.
من برای بودن آمده ام
اما حواست باشد
وابستگی فراریم می دهد

آهای غزال فراری

موهای تو برای پریشان شدن در باد نیست

موهای تو

برای من آفریده شده

تا ببافم و دیوانه شوم ...

بریدا چهارشنبه 15 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 02:49 ب.ظ

صدا که می زنم حرف هایت را
بر پاشنه می چرخی
و رنگ می گیری و غلیظ می شوی در من
مثل خود خود آفتاب...

کمرنگ می شوی

دلتنگ می شوم ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد