باز هم انتظار

یادته یه روز گفتم ممکنه هیچ وقت نبینمت

گفتی دستهام داره میلرزه


حالا از صبح منتظرم و دستهام داره میلرزه


تا کی می خوام به این حماقت ادامه بدم ؟

انگار یه جورایی خودم این خودآزاری رو دوست دارم ...



پ . ن : حوصله هیچ کسی رو ندارم میرم قدم بزنم تا دعوا نکنم با مردم با همکارها

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد