بستر سرد

غلط زدن های بیهوده


در رختخوابی بی تو


سرد


سرد


خالی


دست رو بدنم می کشم


با چشم بسته


کاش تو اینجا بودی


نازم می کردی


نازت می کردم


چه ضیافتی رو لبهامون بود ...

نظرات 2 + ارسال نظر
آنا پنج‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1391 ساعت 07:11 ق.ظ http://www.pukesymphony.persianblog.ir

به تو سلام می کنم
کنار تو می نشینم
و در خلوت ِ تو
شهر ِ بزرگ من بنا می شود!

- احمد شاملو-

چنان پر از یاد توام

که از خویش فراموشم

در فغانم و خاموشم .

آنا پنج‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1391 ساعت 07:11 ق.ظ http://www.pukesymphony.persianblog.ir

چنان ابری بر دلم می‌بارد
که باران را
گریه می‌کنم..


احمدرضا احمدی

در کوچه های خلوت و تاریک شهر

مردی تنها و بیکس

یک عمر درد

یک دنیا عشق

یک کوه غم را با خود

بر شانه های خود حمل می کند

از عشق چه ماند

سایه ای لرزان

و ته سیگارهای رنگارنگ .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد