خانه عناوین مطالب تماس با من

هذیان

...

هذیان

...

درباره من

اینجا جاییست که هذیانهایم را بی نقاب می نویسم خوشتان نمی آید منت بگذارید و اینجا را ترک کنید ادامه...

پیوندها

  • باشماق
  • محو و مات
  • بانوی اجاره ای
  • Harlot بریدا
  • به من نزدیک نشو
  • شیش و هشت
  • نوشته های بی ملاحظه
  • ته مانده های یکـ بیــــمار روانی هما
  • آه
  • آچمز
  • لحظه های زندگی من دختر حوا
  • روزهای من
  • لطافت های روح یک خانم مریم
  • می نویسم... پریسا
  • No Title شهرزاد
  • روزهای تنهایی
  • ایما
  • زندگی من

دسته‌ها

  • هر ... نخوردی بخور 3
  • چیزهایی که دلم می خواست 20
  • ای تو روحت 30
  • چی میشد تو مال من بودی ! 63
  • به چشمات قسم 35
  • از عشق چه ماند 96
  • روزهای گه مرغی 48
  • نوشته های روزمره 27
  • آهنگ های مورد علاقه من 10

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • بهترین
  • عشق خیالی
  • رنج بی پایان
  • اون روزا...
  • روز دهم
  • روز هشتم
  • خوب من ...
  • زخمی
  • دختر همسایه
  • عاقل
  • افسوس
  • صدا
  • گریه
  • سنگ دل
  • دلتنگ

نویسندگان

  • محمد 548

بایگانی

  • بهمن 1399 1
  • دی 1399 2
  • آذر 1399 3
  • مرداد 1399 1
  • خرداد 1399 5
  • اسفند 1398 4
  • بهمن 1398 2
  • دی 1398 1
  • تیر 1398 4
  • خرداد 1398 5
  • اردیبهشت 1398 6
  • فروردین 1398 3
  • اسفند 1397 8
  • بهمن 1397 5
  • دی 1397 1
  • آذر 1397 1
  • آبان 1397 3
  • مهر 1397 2
  • مرداد 1397 3
  • تیر 1397 7
  • خرداد 1397 12
  • اردیبهشت 1397 10
  • فروردین 1397 4
  • اسفند 1396 10
  • بهمن 1396 18
  • دی 1396 21
  • آذر 1396 14
  • آبان 1396 21
  • مهر 1396 21
  • شهریور 1396 39
  • مرداد 1396 19
  • تیر 1396 18
  • خرداد 1396 7
  • اردیبهشت 1396 3
  • فروردین 1396 4
  • اسفند 1395 2
  • بهمن 1395 8
  • دی 1395 10
  • آذر 1395 3
  • آبان 1395 17
  • مهر 1395 7
  • شهریور 1395 7
  • مرداد 1395 15
  • تیر 1395 13
  • خرداد 1395 2
  • اردیبهشت 1395 10
  • فروردین 1395 15
  • اسفند 1394 18
  • بهمن 1394 12
  • دی 1394 8
  • آذر 1394 2
  • شهریور 1394 1
  • مرداد 1394 11
  • بهمن 1393 2
  • دی 1393 1
  • آذر 1393 1
  • آبان 1393 2
  • مهر 1393 1
  • شهریور 1393 2
  • خرداد 1393 1
  • اردیبهشت 1393 1
  • فروردین 1393 3
  • اسفند 1392 1
  • بهمن 1392 1
  • دی 1392 1
  • آذر 1392 2
  • آبان 1392 4
  • مهر 1392 3
  • شهریور 1392 1
  • مرداد 1392 1
  • تیر 1392 2
  • خرداد 1392 3
  • اسفند 1391 3
  • بهمن 1391 25
  • دی 1391 35
  • شهریور 1391 3

آمار : 50976 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • بهترین پنج‌شنبه 9 بهمن‌ماه سال 1399 00:33
  • عشق خیالی پنج‌شنبه 25 دی‌ماه سال 1399 23:23
    از وقتی تو نیستی ؛ در جهانِ من ، واقعیت ها هر ثانیه نقض می شوند ... کدام واقعیت ؟! کدام تو ؟! کدام جهان ؟! کدام من ؟! به تو فکر می کنم ، کدام فکر ؟! حال من خوب نیست ! دچار یک ناباوریِ مفرط شده ام ... دنیای خیالاتم ، دورِ سرم می چرخد ! انگار میانِ سیاهچاله ی بی رحم زمان ، معلق رهایم کرده اند ... من جایی از زمان ، گم...
  • رنج بی پایان چهارشنبه 10 دی‌ماه سال 1399 23:15
    ‏یک رنجِ کُشنده زندگی هم کم‌بودن است! دور ماندن. نگفتن. نخواستن. یک شیوه کُشنده از زوال تدریجی : تو یک بار در عمرت برای یک نفر کافی نیستی و بعد از آن دیگر مهم نیست چند مومن به دینت ایمان بیاورند. برای ابد، پیامبر مصلوب ساکتی هستی که آخر هر نماز، خودش را و خدای خودش را لعنت می‌کند... #شب_خوش
  • اون روزا... پنج‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1399 22:50
    اون وقتایی که داشتمت، وقتی بغض میومد و گلومو میچسبید میشستی کنارم، از پشت گوشی بغلم میکردی و حرف میزدی نمیگفتی گریه نکن، نمیگفتی همش درست میشه فقط حرف میزدی؛ حرف میزدی و من فکر میکردم تا وقتی تورو دارم دلیلی نداره چشمام اشکی باشه، حرف میزدی و میفهمیدم درسته همه چی که کنارمی، که صدات تو گوشِ من میپیچه و فقط منو از پشت...
  • روز دهم پنج‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1399 01:10
    امروز دوباره تست دادم یک گوش پاکن بزرگ رو توی حلقم کردن و اینقدر چرخوندن که به عق زدن افتادم بعد یک گوش پاکن دیگه رو برد توی دماغم فکر کنم اندازه طول یک انگشت برد داخل می چرخوند رو می‌برد انگار مغز آدم مته میشه حالا فردا عصر باید برم جواب بگیرم مثبت باشه دو هفته نمیرم سرکار خسته شدم کی تموم میشه این کرونای لعنتی
  • روز هشتم دوشنبه 3 آذر‌ماه سال 1399 23:30
    تجربه اولین روز کرونا یک تجربه منحصر به فرده اونهایی که آنفولانزا رو قبلا تجربه کردند ممکنه فکر کنند مثل اونه اما وقتی بهت ثابت میشه کرونا گرفتی پنجه های اونو روی سینه ات حس می‌کنی تجربه منحصر به فرد کرونا شروع میشه اولش وحشت می‌کنی به خودت میگی اگه بمیرم چی به سر خانواده ام میاد ؟ همسرت ، آینده پسرهات عزیزترین چیزهای...
  • خوب من ... یکشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1399 23:59
  • زخمی جمعه 30 خرداد‌ماه سال 1399 16:24
    ‏اکثر آدمایی که ضربه میخورند تمام تلاش خودشونو می کنند تا بقیه رو خوشحال کنند. اونا خیلی مواظبند که صدمه نزنند چون می دونن بد بودن به چه معناست و نمیخوان شخصِ دیگه ای این احساس رو داشته باشه. اگر خوب دقت کنید متوجه میشین لبخند اونا متفاوت و بی نظیره...
  • دختر همسایه پنج‌شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1399 00:01
    ‏اول دبیرستان بودم که همسایه ما شدن. مانتو شلوار و مقنعه چونه دار سرمه ای تیره اش همیشه اتو کشیده بود. دیوار غربی اتاق من دیوار شرقی اتاقش بود. دیواری شاید ب ضخامت ده سانتیمتر اینقدر ک وقتی بلند درس میخوند و من گوشمو میچسبوندم ب دیوار، میتونستم باهاش تکرار کنم... ‏رشتش تجربی بود، ولی بلند بلند شعر میخوند از یه کسایی ک...
  • عاقل پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1399 18:24
    ‌ سرِ من یه سمساری قدیمی و شلوغ پلوغه که توش همیشه جنگه بین امید و ناامیدی بین خنده و گریه بین رسیدن و نرسیدن. بین ولش کن و تو می‌تونی توی سر من همیشه هزار تا زنِ کولی دارن کِل می‌کشن همیشه دو نفر دارن سر قیمت یه قاب عکس قدیمی چونه می‌زنن همیشه یه با احتیاط برانید داره قدم می‌زنه دلم یه موزه‌ی قدیمیه یه موزه‌ای که فقط...
  • افسوس پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1399 07:08
    ما روزی دچار شما بودیم حالا که رابطه تمام شد،پشت سرمان بد نگویید باور کنید ما کوچک نمیشویم ما بیشتر نگران شماییم که این همه خودتان را زیر سئوال میبرید روزی انتخاب شما بودیم به ما نه لااقل به انتخاب خودتان احترام بگذارید...
  • صدا چهارشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1399 23:07
    صدارا... شایدنتوان دید... اما... می شودتصویرش کرد... بااحساس... صدارادرطنینش... درآهنگش... درگرمایش... می توان تصویرکرد... و.... "تنهاصداست که می ماند"
  • گریه پنج‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1398 08:53
    جهان پیرتر از آن است که بگویم دوستت می‌دارم! من این راز را به گور خواهم برد ... مهم نیست ! صبح‌ها گریه می‌کند کودکِ همسایه ، به جای خودش ظهرها گریه می‌کند کودکِ همسایه ، به جای من و شب‌ها همچنان گریه می‌کند کودکِ همسایه ، به جای همه ! حق با اوست ؛ همه‌ی ما بی‌جهت به جهان آمده‌ایم! جهان پیرتر از آن است که این همه حرف،...
  • سنگ دل چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1398 16:10
    همه آدم هایی که شمارو ترک کردن یه روزی بر میگردن دقیقا فردای روزی که شما دیگه منتظرشون نیستی ...
  • دلتنگ دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1398 01:17
    دلم تنگ شده برات برای اون روزهایی که درد داشتم و تو از ۱۱۰۰ کیلومتر اونطرفتر حس میکرد ی! یک هفته است یک سلام رو جواب ندادی یک هفته ... پی‌نوشت ؛ تو ها متفاوت اند
  • الاغ شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1398 18:18
    سخت ترین قسمتش اینکه که قبول نمیکنی ولت کرده ۱۸ روزه باهات حرف نزده و پیامی که سه شنبه قبل براش فرستادی رو هنوز ندیده ! چقدر باید خر باشی که هنوز منتظرشی ...
  • بی توجه سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1398 18:33
    دیشب وقت مشاور داشتم دیروز بهش پیام داده بود انتظار داشتم امروز زنگ بزنه بپرسه حتی پیام نداد تا این حد یعنی بی اهمیت ...
  • 21 روز سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1398 18:30
    الان دقیقا 15 روزه که باهام حرف نزده فکر کنم به نظریه 21 روز معتقده هفته بعد همین روز کاملا کات کرده و والسلام کدوم احمقی گفته وقتی بیشتر از 7 سال دوست بودی دیگه خانواده هستی بعد از 8سال هم میزارنت میرن دنبال یکی دیگه یکی که جذابتر هست لابد ...
  • اینستاگرام دوشنبه 30 دی‌ماه سال 1398 07:21
    وقتی پست هاتو همه می‌بینند بجز اونی که دوستش داری دیگه اینستاگرام هم دلچسب نیست ...
  • خاطره شنبه 22 تیر‌ماه سال 1398 00:00
    بغلش کن محکم فشارش بده ببوسش اینقدر ببوسش که بعد از این هر وقت بهت فکر کنه لب پایینش رو گاز بگیره ...
  • بی خواب جمعه 14 تیر‌ماه سال 1398 01:25
    آدمها شب‌های جمعه تنها ترن غروب جمعه ناامید تر ...
  • از خود متشکر یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1398 23:22
    شماهایی که ادعای دانش و کمالاتتون گوش فلک رو کر کرده و بقیه رو احمق می دونید ! چطوره که اینقدر تو‌زندگی عادیتون ریدید ؟
  • توجیه شنبه 1 تیر‌ماه سال 1398 17:54
    وقتى کسى رو دوس داشته باشى واسه نبودناش، واسه نخواستناش، واسه دروغاش همیشه یه بهونه واسه خودت جور میکنى و این قسمت تلخه داستانه ...
  • جل به کول چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1398 06:31
    دل جل به کولم که وسته به دیندات ...
  • تحقیر سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1398 09:08
    به هیچ کس اجازه نده با تو حقیرانه رفتار کنه فقط به این دلیل که دوستش داری ...
  • پارانویید یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1398 17:52
    با آدم پارانویید هیچ وقت شوخی نکن ! این هزار بار ...
  • شارژ یکشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1398 17:20
    آدم ها مثل گوشی موبایلند. باید آن ها را با یک "دوستت دارم"، یک "دلم برایت تنگ شده"، یک "میخواهم همیشه کنارت باشم"، یک "امروز زیباتر شده ای"، یک بوسه، یک آغوش و یک محبت ِ مداوم شارژ کرد. حتی پیش از آن که شارژشان به مرز هشدار برسد. یازده درصد... شارژ لطفا
  • آروزی مرگ شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1398 02:09
    اومدم یه توفان توییتری راه بندازم به اسم چالش آرزوی مرگ ! که همه امشب برای مرگ مسولین بدبختی مردم ما دعا کنند یهو همه دموکرات منش شدن که از تو که بعیده و دعا کن خدا هدایتشون کنه ! یه گروه هم کلا آتیست شدن خدا و دعا رو مسخره میکنند !
  • دوست قدیمی دوشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1398 21:39
    بعد از مدتها یک مکالمه دلنشین داشتم با دوستی قدیمی حسی ناب و دلپذیر انگار سالها بود همدیکه رو می‌شناختیم خاطراتی رو مرور کردیم که زمانی برای ما تلخ بود اما الان زمان به مرور همه چیز رو بی اهمیت می‌کنه یا کم اهمیت اما وجود یک دوست که بشه پیشش راحت بود موهبت بزرگی هست ... دوست خوبم امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشی ⁦
  • ضعف جمعه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1398 00:29
    امشب روی صندلی آرایشگاه فشارم افتاد خیلی زیاد حس کردم دارم میمیرم ولی چیزی نگفتم پسرها همراهم بودند تو فکر اونا بودم که سالم به خونه می‌رسند یا نه؟ کم کم بهتر شدم اما خیس عرق بودم لباسم خیس شده بود برگشتیم خونه آدم موجود عجیبیه بالا پایین زیاد داره ...
  • 548
  • صفحه 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 19