هی ساعت چک میکنی
چیزی برای تو نیست
بعد رقیبت با شوق نوشته با هم بودیم و برای تو هم دعا کردیم
سرمای آزاردهنده ای منو تو خودش حل میکنه
به خودم میگم مثل احمق ها نباش
پایان یک رابطه اینطوری باید باشه
دور وایستا
سرت رو با یکی دیگه گرم کن
هر کسی تاریخ مصرفی داره
اما به روشنی میدونم باز شنبه ساعت ۸ زنگ خواهم زد و باز پشت خط
باز ۶ ثانیه مکالمه و انتظار...
گرفتاره
چه توجیهی
کسی که تو رو بخواد هر قدر سرش شلوغ باشه برات تو برنامش جایی میزاره
تو دیگه جزو اولویتهاش نیستی
بگیر بخواب ...