میگفت:واقعیت این است که برای هر پسری پیش از ازدواج سه دسته دختر بیشتر وجود ندارد:
_ آنهایی که فقط دوست معمولیاند.
_ آنهایی که در نهایت برای سـLــس خواسته میشوند.
_ و آنهایی که پسرها دوستشان دارند، عاشقشان هستند و در مورد آنها به ازدواج فکر میکنند.
دستهی
اول که به کنار، اما دخترهای دستهی دوم بیهوده تلاش میکنند خودشان را در
دستهی سوم جا کنند، در حال که دختران دستهی سوم هر شخص، معمولن آدمهای
دستهی دوم کسان دیگری هستند ...
چه قضاوت خصمانه ای ...
من این سرم اومده
اشتباه میگویند.
آدمها خودشون مشخص میکنن که عشق کسی باشن یا وسیله جنسی، دختر و پسر هم نداره !
پسری که عاشق کسیه که وسیله جنسی کسی دیگه ست نمیتونی کسی رو جز خودش مقصر بدونه چون بازم خودش انتخاب کرده!
ببخشید من منطقم بیشتر از احساسم کار میکنه و البته غرورم رو بیشتر از هر چیزی دوست دارم!
سلام
برای نظر شما احترام قائلم و ممنون که می خونید و می نویسید
من این ماجرا سرم اومده
دیوانه وار کسی رو می پرستیدم
بعد اون دختر دسته دوم کسی بود که نمی تونستم هیچ برتری در اون مرد نسبت به خودم پیدا کنم الا پررویی بیش از حدش
این مقایسه منو دیوانه کرده بود
چطور منو نخواست
و بعد با اون پسره ...
در واقع ما همه دسته دوم کسانی هستیم ناخوداگاه. و همجنین دسته های اول و سوم اشخاصی. فقط بستگی داره اون شخص کی باشه تا بدونیم کدوم دسته هستیم براش.
دقیقا
چه دسته دسته ای شده اینجا :))
من اما فکر می کنم آدمای دنیا یه عالمه تیله رنگی ان تو یه کیسه
سعی می کنی بریزیشون بیرون و دسته بندیشون کنی قرمزا سفیدا آبیا... اما غیرممکنه هرکدوم یه جور و یه رنگ و یه شکلن
دسته ای وجود نداره. نمیتونی بگی فلان دختر یا فلان پسر برای من تو فلان دسته قرار میگیره. یه دوست معمولی کاهی مرزی میشکنه. یا کسی که فقط برای سکس خواسته شده ممکنه وارد دنیای عشقی طرف بشه و و و...
معمولا اینجوریه که ته تهش یه تیله هست که تو دلت جاش مخصوص میشه
تیله های رنگی
تعبیر قشنگی بود